💫 بی‌توجهی مردان خدا به دنیا

🌼روز خرید عروسی، حسین به پدرم گفت: خواهش می کنم برای من چیزی نخرید. من چیزی احتیاج ندارم. اما هر چیزی که می خواستید برای من بخرید معادلش را برای زهرا خانم بخرید.

💍رفتیم بازار یک جفت حلقه، آینه و شمعدان، یک چراغ گرد سوز و یک چمدان خریدیم. برای من یک دست لباس و برای حسین هم کت و شلوار و کفش خریدیم.

🌻روز عقد که شد، دیدم نه با آن کت و شلوار نو، بلکه با لباسی ساده آمده بود و اورکتش را هم روی شانه اش انداخته بود.

راوی: همسر شهید

📚نیمه پنهان ماه، جلد ۳۲؛ املاکی به روایت همسر شهید؛ صص۲۸ و ۲۷


#سیره_شهدا
#شهید_حسین_املاکی
#به_انتخاب_تو
#عکس‌نوشته‌صدف


🆔 @tanha_rahe_narafte
دیدگاه ها (۱)

😍معجزه هدیه دادن

داستانک؛ ✍به خاطر رضای خدا

💠قدردان بودن

🌺تو را دوست دارم، به دلایلی:

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط